او پول مرد سیاه قصص سكش پوست را دزدید و سوراخ كرد

شخص با دوست دختر و دوستش به خانه همسایه نگرو رفت و هنگامی که آنها شروع به ریختن در اتاق او کردند ، عوضی پول را از او دزدید. ناگهان ، نگور به خانه بازگشت و تثلیث فهمید که مشکلات با پلیس آغاز می شود. اما دختر به زودی مدیر پیدا کرد ، او دوست و دوست پسرش را زیر تخت رهبری کرد. نگرو از میهمان خیلی خوشحال نبود و تصمیم گرفت او را مجازات کند. کیک ها را با دستان خود بزنید. بلوند روی زانوهایش دراز کشیده و شروع به گرفتن خروس سیاه بزرگ او در دهانش با لب هایش کرده است. بعد از زبان ، او سرطان را بر روی دیوار قرار داد و همانطور که مرد از پشت سرش عوضی را فشار می داد ، دوستانش با موفقیت زنده ماندند قصص سكش ، و بلوند همچنان سوراخ او را برای سوء رفتار ادامه می داد. او در رختخواب مبتلا به سرطان بود و مهاجم عوضی را به پشت خود چرخاند تا کلیتوریس را ببوسد. خودش را روی اسب کشید و با اعتماد به نفس کرم درست کرد.