پسر همجنسگرا روسی با دوستان پدرش را در یک حلقه ترک کرد قصص عن الزب

با اعتقاد بر اینکه هیچ کس در خانه نیست ، سه مرد آبی یکی از اتاق های خود را جدا کردند. آنها در واقع به طور فعال لباس های خود را از دست دادند و وقتی پدر مرد وارد اتاق شد ، در آغوش گرفتند. پسرش و دوستانش مورد تعجب قرار نگرفتند ، بلکه برعکس ، او عصبانی شد و به آنها پیوست. یک مرد همجنسگرا روسی به همراه دوستان به پدرش اجازه داد که در یک دایره قصص عن الزب برود و او را کاملاً با هم در الاغ لعنتی کند.